کد برای لينک دادن

Moama
88 x 31


 

 

فرستادن نظرات

Moama79@Yahoo.com



آهنگ بلاگ

 

 

وبلاگهای مورد علاقه

احسان و ... عشق
ســر سـپـرده
ملکه زيبايي
چهارديواری
انگوري
غروب
پروا
هليا
چوپون
صورتی
آراشيد
الهه ناز
پرنسس
اتاق آبی
مارمولـک
آبی و زرد
آب و آيينه
دايره خيال
پسرايرونی
تنهاي شب
شوشو جون
دخترک سنگی
پوست انداختن
با خورشيد رفته
سعید ایزو ٩٠٠٢
ميدونم که اونجايی
آبی متمايل به بلو
من چه سبزم امروز
ماجراهای من و مدرسه


 

نگاشته های قبلی

 

 

 

 

Friday, February 21, 2003

ميدان ونک ؛ شيرخوارگاه آمنه ؛ بخش آبی ؛ اتاق آخر ؛ دست چپ . ( مربوط به حدود 6 ماه پيش)
اين اتاق مخصوص نگه داری کودکانی‌است که از لحاظ جسمی مشکلی‌دارند ، يکی‌پا ندارد ؛ ديگری نابيناست ، آ ن يکی ناشنواست و ...
اما در اين اتاق مورد ديگری هم هست که دل هر انسانی را ( اگر انسان باشد ) به درد می آورد . کودکی است حدود 5 ساله ، بيماری‌ او نوعی ‌بيماری خونی است ، خونريزيهای ممتد ، از تما م بدن ، گوش؛ چشم ؛ بينی ؛ بند ناف و...
نميدانم نام اين بيماری چيست ، فقط ميدانم وقتی اين صحنه را ديدم ، سراسيمه پرستار را صدا کردم ، برای پرستار چيز عجيبی نبود ، گويی چند بار در روز اتفاق می افتاد .
ديگر کودکان هر بار با وحشت اين صحنه را نگاه ميکنند ، قطرات خون روی ‌اسباب بازيهای ارزان قيمتی ميريزد که شايد ما در کودکی ‌آنها را به عنوان پول خرد از مغازه دار ميگرفتيم و همين که از مغازه بيرون می‌امديم از جيبمان بيرون می‌افتاد .
خداوند خوشبختی‌ را سهم همه قرار داده است ، کاش بدانيم که از مداد رنگی‌ هزار رنگ ما چند مدادی‌ هم در طالع آن کودک فقير آدامس فروش است .
...
ايمان هم به "شکرانه انسان بودنش" ، روز 16 اسفند ديگر وبلاگ نويسان را همراهی خواهد کرد .

...Iman... | 1:04 AM | [+]



Wednesday, February 19, 2003

بهار باز ميگردد ، از شاخه درخت شنيدم ؛
خم شده بود در زير سنکينی‌ برف و هجوم باد ؛
و فرياد زد تا گوشهايم پر شود ،
ديدم که ترک ميخورد ، با وجود ضعيفش ، و از شاخه جدا ميشد ؛
و هنوز هم فرياد ميزد ؛
شگفتا ؛ لحظه ای تا مرگ و صدايی چنين رسا !
بهار بازميگردد ...
گويی اين آخرين وظيفه عمرش ، حاصل تمام زندگانيش است ،
کسی به فرياد شاخه پاسخ دهد ، و فرصتی تازه که آخرين رسم عاشقی را بياموزد ؛
بهار بازميگردد ؛
دعا کنيم به سوی آسمان ،
نجوا کنيم در بيکران ،
تا دست خدا به زمين آيد ،
و برف را از چهره درخت کنار زند ،
سنگينی شاخه را تحمل کند ،
و شاخه تا بهار پيش درخت بماند ...
---------------------------
حاشيه:
1. عيد غدير بر تمام شما مبارک باد ، اميدوارم که روزی همگی "علی" را با تمام عشق و خلوصش بشناسيم .
2. از اينکه اين مدت نرسيدم به ميل دوستان جواب بدم معذرت ميخوام .

...Iman... | 11:25 PM | [+]