|
روبرويم ايستاده ای ، خيره در نگاهم ، چه آشنايی .
آشنايی ، صميميت تو را ميشناسم ، آيا اين هم روياست؟ رويا نيست ، چشمانت زلال است مانند خواب شبهای بیقراری .. خيال نيست ، چشمانت زنده است ... ... چشمانت آينه ای است ، خودم را ميبينم در زلال بغض شادمانه ات ... چشمانم آينه ای است ، آيا زيباترين موجود هستیرا در چشمانم نميبينی ؟ ... لحظه ایفرصت ده ، ميخواهم شمعیبياورم ، نامش شمع عشق .. شمع را در نقطه تلاقی نگاهمان ميگذاريم .. نوری از عشق تا بی نهايت ميرود ، تصوير در تصوير ، آينه در آينه .. ... اشکهايت را پاک کن ، ميخواهم تصوير را واضح ببينم. ---------------------- فردا 16 اسفند ، منتظر ديدار تمام دوستان هستم . ...Iman... | 8:13 AM | [+] |