کد برای لينک دادن

Moama
88 x 31


 

 

فرستادن نظرات

Moama79@Yahoo.com



آهنگ بلاگ

 

 

وبلاگهای مورد علاقه

احسان و ... عشق
ســر سـپـرده
ملکه زيبايي
چهارديواری
انگوري
غروب
پروا
هليا
چوپون
صورتی
آراشيد
الهه ناز
پرنسس
اتاق آبی
مارمولـک
آبی و زرد
آب و آيينه
دايره خيال
پسرايرونی
تنهاي شب
شوشو جون
دخترک سنگی
پوست انداختن
با خورشيد رفته
سعید ایزو ٩٠٠٢
ميدونم که اونجايی
آبی متمايل به بلو
من چه سبزم امروز
ماجراهای من و مدرسه


 

نگاشته های قبلی

 

 

 

 

Friday, May 16, 2003

قاصدک ميان سبزه های بلند گم شده بود ، همين بود که زنده مانده بود . چون هيچ بادی به او نرسيده بود . پرهای سپيد قاصدک همه روی‌ تنش آرام نشسته بودند .
اما بالاخره يک روز بيرون آمد ، دويد به سمت بوته ياس که زيبايی چمنزار بود .
باد ميوزيد ، تمام پرهای ‌سپيدش از تنش جدا شد ... درد نداشت ... اصلا" نفهميد که کی پرهايش رفته بودند ... فقط يک لحظه سرش را بالا آورد ، پرهای‌ سپيد روی گلبرگ لطيف ياس نشسته بود ... ياس مانند يک عروس زيبا شده بود .

...Iman... | 6:58 AM | [+]